یهودیان در زمان ظهور کوروش دوران اسارت را در بابل می گذراندند. عده ای از یهودیان که پایبند دین و مذهب خود بودند، از اقامت در بابل که بت پرستی و فساد رواج زیادی داشت، رنج می بردند. در آن زمان پیامبران بنی اسرائیل پیشگویی کرده و مژده می دادند که به زودی خداوند شخصی را برای نجات یهودیان برمی انگیزد. پیشگویی های آن ها در آخرین سال های اقامت یهودیان در بابل با مشاهده ی وضعیت نامساعد این سرزمین بیشتر شد. یهودیان از پیشروی های ایرانیان آگاه شدند و با توجه به سیاست مدبرانه کوروش بود که پیامبران بنی اسرائیل پیشگویی هایی نمودند که به زودی به حقیقت پیوست. یکی از این پیامبران «اشعیا» بود که پیشگویی های او در تورات به شرحی است که در زیر امده است:
«خداوند سپاه مقدس و شجاع خود را که مشتاق خدمتش هستند فرا خوانده است تا کسانی را که بر ایشان غضبناک است مجازات کند… آن ها را از سرزمین های بسیار دور میآورد تا ایشان را همچون اسلحهای در دست بگیرد و توسط آن ها سراسر خاک بابل را ویران کند و غضب خود را فرو نشاند… من مادها را که توجهی به طلا و نقره ندارند به ضد بابلیها برخواهم انگیخت تا بابلیها نتوانند با پیشکش کردن ثروت خود جان خود را نجات دهند.» اشعیا، باب ۱۳
«زمانی خواهد رسید که پادشاهی عادل بر تخت سلطنت خواهد نشست و رهبرانی با انصاف مملکت را اداره خواهند کرد. هر یک از آنان پناهگاهی در برابر باد و طوفان خواهد بود. آنان مانند جوی آب در بیابان خشک، و مثل سایه خنک یک صخره بزرگ در زمین بیآب و علف خواهند بود و چشم و گوش خود را نسبت به نیازهای مردم باز نگه خواهند داشت. آنان بی حوصله نخواهند بـود بلکه با فهم و متانت با مردم سخـن خواهنـد گفت.» اشعیا، باب ۳۲
«تسلی دهید به مردم من و مژده دهید، زیرا زمان مجازات سر آمد و از گناهان آنان در گذشتم… سخنان مرا بشنوید. چه کسی این مرد را از مشرق آورده است که هر جا قدم میگذارد آن جا را فتح میکند؟ چه کسی او را بر قومها و پادشاهان پیروز گردانیده است؟ شمشیر او سپاهیان آنان را مثل غبار به زمین میاندازد و کمانش آنان را چون کاه پراکنده میکند… اما من مردی را از شرق برگزیدهام و او را از شمال به جنگ قومها خواهم فرستاد. او نام مرا خواهد خواند و من او را بر پادشاهان مسلط خواهم ساخت. مثل کوزهگری که گل را لگدمال میکند، او نیز آن ها را پایمال خواهد کرد.» اشعیا، باب ۴۱
«خداوند که ولی تو است و تو را از رحم سرشته است چنین می گوید: من یهوه هستم و همه چیز را ساختم… و درباره کوروش می گوید که او شبان من است و تمام مسرت مرا به اتمام خواهد رسانید. او اورشلیم را بازسازی خواهد کرد و خانه مرا دوباره بنیاد خواهد نهاد.» اشعیا، باب ۴۴
«خداوند کوروش را برگزیده و به او توانایی بخشیده تا پادشاه شود و سرزمین ها را فتح کند و پادشاهان مقتدر را شکست دهد. خداوند دروازههای بابل را به روی او باز میکند. دیگر آن ها به روی کوروش بسته نخواهند ماند. خداوند میفرماید: ای کوروش، من پیشاپیش تو حرکت میکنم، کوهها را صاف میکنم، دروازههای مفرغی و پشت بندهای آهنی را میشکنم. گنج های پنهان شده در تاریکی و ثروت های نهفته را به تو میدهم. آن گاه خواهی فهمید که من خداوند، خدای اسرائیل هستم و تو را به نام خواندهام. من تو را برگزیدهام تا به اسرائیل که خدمتگزار من و قوم برگزیده من است یاری نمایی. هنگامی که تو هنوز مرا نمیشناختی، من تو را به نام خواندم. من خداوند هستم و غیر از من خدایی نیست. زمانی که مرا نمیشناختی، من به تو توانایی بخشیدم، تا مردم سراسر جهان بدانند که غیر از من خدایی دیگر وجود ندارد و تنها من خداوند هستم… من زمین را ساختم و انسان را بر روی آن خلق کردم. با دست خود آسمان ها را گسترانیدم. ماه و خورشید و ستارگان زیر فرمان من هستند. اکنون نیز کوروش را برانگیختهام تا به هدف عادلانه من جامه عمل بپوشاند. من تمام راه هایش را راست خواهم ساخت. او بیآنکه انتظار پاداش داشته باشد، شهر من اورشلیم را بازسازی خواهد کرد و قوم اسیر مرا آزاد خواهد ساخت.» اشعیا، باب ۴۵
خداوند در همین باب (۴۵) می فرماید:« ای قومهایی که از دست کوروش میگریزید، جمع شوید و نزدیک آیید و به سخنان من گوش دهید. چه نادانند آنانی که بت های چوبی را با خود حمل میکنند و نزد خدایانی که نمیتوانند نجاتشان دهند، دعا میکنند. با هم مشورت کنید و اگر میتوانید دلیل بیاورید و ثابت کنید که بتپرستی عمل درستی است. غیر از من چه کسی گفته که این چیزها در مورد کوروش عملی خواهد شد؟ غیر از من خدایی نیست.»
« همه ی شما بیایید و بشنوید. هیچ کدام از خدایان شما قادر نیست پیشگویی کند که مردی را که من برگزیدهام حکومت بابل را سرنگون خواهد کرد و آن چه اراده کردهام بجا خواهد آورد. اما من این را پیشگویی میکنم. بلی، من کوروش را خواندهام و به او این مأموریت را دادهام و او را کامیاب خواهم ساخت.» اشعیا، باب ۴۸
از دیگر پیامبران، ارمیای نبی بود که در باب ۳۱ کتاب خود به یهودیان مژده آزادی از اسارت و بازسازی اورشلیم را داد که این امر توسط کوروش محقق شد. از دیگر پیامبران یاد شده در عصر اسارت یهودیان، عزرای نبی بود که به همراه بسیاری از یهودیان پس از سقوط یهودا در سال ۵۸۶ قبل از میلاد به بابل تبعید شد و در سال ۵۳۹ ق.م با آزادی اسیران یهودی توسط کوروش به سرزمین خود بازگشت. او در باب ۱ کتاب خود می گوید:
« در سـال اول سلطنت کـورش، پادشـاه پارس، خداوند آن چه را که توسط ارمیای نبی فرموده بود، به انجام رساند. خداوند کورش را بر آن داشت تا فرمانی صادر کند و آن را نوشته به سراسر سرزمین پهناورش بفرستد. این است متن آن فرمان: من، کورش پادشاه پارس، اعلام میدارم که خداوند، خدای آسمان ها، تمام ممالک جهان را به من بخشیده است و به من امر فرموده است که برای او در شهر اورشلیم که در یهودا است خانهای بسازم. بنابراین، از تمام یهودیانی که در سرزمین من هستند، کسانی که بخواهند میتوانند به آن جا بازگردند و خانه خداوند، خدای اسرائیل را در اورشلیم بنا کنند. خدا همراه ایشان باشد!» عزرا، باب۱
با توجه به محتوای کتاب های ارمیا و اشعیا درباره ی ظهور کوروش و نجات بنی اسرائیل مشخص می شود که یهودیان کوروش را مسیح نجات بخش و در حقیقت شخص برانگیخته شده از سوی یهوه، خدای اسرائیل، می دانستند. مسلما خدمات کوروش در حق این قوم و اظهار محبت نسبت به ایشان باعث شد یهودیان او را مسیح خداوند تلقی کنند و ظهور او را به خواست خدا برای رهایی بنی اسرائیل از آوارگی و پراکندگی و همچنین بازسازی پرستشگاه اورشلیم بدانند.
بعضی از محققین و مورخین کمک و خدمات کوروش را به یهودیان طور دیگر تعبیر نموده اند و به آن جنبه ی مذهبی و سیاسی داده اند اما لازم به یادآوری است که کوروش به فضیلت انسانی ارج می نهاد، بدون این که توجهی به اعتقادات و مذهب افراد بکند. او هر شهری را که تصرف می کرد، به اعتقادات مردم آن شهر احترام می گذاشت و علاوه بر این که به مردم شهر آسیبی نمی رسانید، به آن ها کمک نیز می کرد.
«خداوند سپاه مقدس و شجاع خود را که مشتاق خدمتش هستند فرا خوانده است تا کسانی را که بر ایشان غضبناک است مجازات کند… آن ها را از سرزمین های بسیار دور میآورد تا ایشان را همچون اسلحهای در دست بگیرد و توسط آن ها سراسر خاک بابل را ویران کند و غضب خود را فرو نشاند… من مادها را که توجهی به طلا و نقره ندارند به ضد بابلیها برخواهم انگیخت تا بابلیها نتوانند با پیشکش کردن ثروت خود جان خود را نجات دهند.» اشعیا، باب ۱۳
«زمانی خواهد رسید که پادشاهی عادل بر تخت سلطنت خواهد نشست و رهبرانی با انصاف مملکت را اداره خواهند کرد. هر یک از آنان پناهگاهی در برابر باد و طوفان خواهد بود. آنان مانند جوی آب در بیابان خشک، و مثل سایه خنک یک صخره بزرگ در زمین بیآب و علف خواهند بود و چشم و گوش خود را نسبت به نیازهای مردم باز نگه خواهند داشت. آنان بی حوصله نخواهند بـود بلکه با فهم و متانت با مردم سخـن خواهنـد گفت.» اشعیا، باب ۳۲
«تسلی دهید به مردم من و مژده دهید، زیرا زمان مجازات سر آمد و از گناهان آنان در گذشتم… سخنان مرا بشنوید. چه کسی این مرد را از مشرق آورده است که هر جا قدم میگذارد آن جا را فتح میکند؟ چه کسی او را بر قومها و پادشاهان پیروز گردانیده است؟ شمشیر او سپاهیان آنان را مثل غبار به زمین میاندازد و کمانش آنان را چون کاه پراکنده میکند… اما من مردی را از شرق برگزیدهام و او را از شمال به جنگ قومها خواهم فرستاد. او نام مرا خواهد خواند و من او را بر پادشاهان مسلط خواهم ساخت. مثل کوزهگری که گل را لگدمال میکند، او نیز آن ها را پایمال خواهد کرد.» اشعیا، باب ۴۱
«خداوند که ولی تو است و تو را از رحم سرشته است چنین می گوید: من یهوه هستم و همه چیز را ساختم… و درباره کوروش می گوید که او شبان من است و تمام مسرت مرا به اتمام خواهد رسانید. او اورشلیم را بازسازی خواهد کرد و خانه مرا دوباره بنیاد خواهد نهاد.» اشعیا، باب ۴۴
«خداوند کوروش را برگزیده و به او توانایی بخشیده تا پادشاه شود و سرزمین ها را فتح کند و پادشاهان مقتدر را شکست دهد. خداوند دروازههای بابل را به روی او باز میکند. دیگر آن ها به روی کوروش بسته نخواهند ماند. خداوند میفرماید: ای کوروش، من پیشاپیش تو حرکت میکنم، کوهها را صاف میکنم، دروازههای مفرغی و پشت بندهای آهنی را میشکنم. گنج های پنهان شده در تاریکی و ثروت های نهفته را به تو میدهم. آن گاه خواهی فهمید که من خداوند، خدای اسرائیل هستم و تو را به نام خواندهام. من تو را برگزیدهام تا به اسرائیل که خدمتگزار من و قوم برگزیده من است یاری نمایی. هنگامی که تو هنوز مرا نمیشناختی، من تو را به نام خواندم. من خداوند هستم و غیر از من خدایی نیست. زمانی که مرا نمیشناختی، من به تو توانایی بخشیدم، تا مردم سراسر جهان بدانند که غیر از من خدایی دیگر وجود ندارد و تنها من خداوند هستم… من زمین را ساختم و انسان را بر روی آن خلق کردم. با دست خود آسمان ها را گسترانیدم. ماه و خورشید و ستارگان زیر فرمان من هستند. اکنون نیز کوروش را برانگیختهام تا به هدف عادلانه من جامه عمل بپوشاند. من تمام راه هایش را راست خواهم ساخت. او بیآنکه انتظار پاداش داشته باشد، شهر من اورشلیم را بازسازی خواهد کرد و قوم اسیر مرا آزاد خواهد ساخت.» اشعیا، باب ۴۵
خداوند در همین باب (۴۵) می فرماید:« ای قومهایی که از دست کوروش میگریزید، جمع شوید و نزدیک آیید و به سخنان من گوش دهید. چه نادانند آنانی که بت های چوبی را با خود حمل میکنند و نزد خدایانی که نمیتوانند نجاتشان دهند، دعا میکنند. با هم مشورت کنید و اگر میتوانید دلیل بیاورید و ثابت کنید که بتپرستی عمل درستی است. غیر از من چه کسی گفته که این چیزها در مورد کوروش عملی خواهد شد؟ غیر از من خدایی نیست.»
« همه ی شما بیایید و بشنوید. هیچ کدام از خدایان شما قادر نیست پیشگویی کند که مردی را که من برگزیدهام حکومت بابل را سرنگون خواهد کرد و آن چه اراده کردهام بجا خواهد آورد. اما من این را پیشگویی میکنم. بلی، من کوروش را خواندهام و به او این مأموریت را دادهام و او را کامیاب خواهم ساخت.» اشعیا، باب ۴۸
از دیگر پیامبران، ارمیای نبی بود که در باب ۳۱ کتاب خود به یهودیان مژده آزادی از اسارت و بازسازی اورشلیم را داد که این امر توسط کوروش محقق شد. از دیگر پیامبران یاد شده در عصر اسارت یهودیان، عزرای نبی بود که به همراه بسیاری از یهودیان پس از سقوط یهودا در سال ۵۸۶ قبل از میلاد به بابل تبعید شد و در سال ۵۳۹ ق.م با آزادی اسیران یهودی توسط کوروش به سرزمین خود بازگشت. او در باب ۱ کتاب خود می گوید:
« در سـال اول سلطنت کـورش، پادشـاه پارس، خداوند آن چه را که توسط ارمیای نبی فرموده بود، به انجام رساند. خداوند کورش را بر آن داشت تا فرمانی صادر کند و آن را نوشته به سراسر سرزمین پهناورش بفرستد. این است متن آن فرمان: من، کورش پادشاه پارس، اعلام میدارم که خداوند، خدای آسمان ها، تمام ممالک جهان را به من بخشیده است و به من امر فرموده است که برای او در شهر اورشلیم که در یهودا است خانهای بسازم. بنابراین، از تمام یهودیانی که در سرزمین من هستند، کسانی که بخواهند میتوانند به آن جا بازگردند و خانه خداوند، خدای اسرائیل را در اورشلیم بنا کنند. خدا همراه ایشان باشد!» عزرا، باب۱
با توجه به محتوای کتاب های ارمیا و اشعیا درباره ی ظهور کوروش و نجات بنی اسرائیل مشخص می شود که یهودیان کوروش را مسیح نجات بخش و در حقیقت شخص برانگیخته شده از سوی یهوه، خدای اسرائیل، می دانستند. مسلما خدمات کوروش در حق این قوم و اظهار محبت نسبت به ایشان باعث شد یهودیان او را مسیح خداوند تلقی کنند و ظهور او را به خواست خدا برای رهایی بنی اسرائیل از آوارگی و پراکندگی و همچنین بازسازی پرستشگاه اورشلیم بدانند.
بعضی از محققین و مورخین کمک و خدمات کوروش را به یهودیان طور دیگر تعبیر نموده اند و به آن جنبه ی مذهبی و سیاسی داده اند اما لازم به یادآوری است که کوروش به فضیلت انسانی ارج می نهاد، بدون این که توجهی به اعتقادات و مذهب افراد بکند. او هر شهری را که تصرف می کرد، به اعتقادات مردم آن شهر احترام می گذاشت و علاوه بر این که به مردم شهر آسیبی نمی رسانید، به آن ها کمک نیز می کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر