امامزاده اي سيار.ضريح امامزاده اي كه به داخل خيابانها آمده تا مردمي هم كه وقت رفتن به امامزاده را ندارند «حاجاتشان برآورده شود.»و افرادي كه دوان دوان به سوي ضريح مي آمدند و دستي بر آن مي كشيدند و پولي داخل آن مي ريختند. مردي هم كه گويا رابط ميان مردم و امامزاده بود با ميكروفوني به دست مردم را به سوي امامزاده فرا ميخواند.ديگري هم پارچه هاي سبزي به مردم ميداد تا بتوانند دخيل ببندند.
بالاخره عصر عصر تكنولوژيست و همه چيز بايد پيشرفت نمايد.حتي مقبره ها و ضريح ها.مشاغل نيز تغيير كرده اند.ديگر يك امامزاده فقط نميتواند براي خادمش و يكي دو نفر از هيئت امنا درآمدزا باشد بلكه ميبايست چندين خانواده را نان بدهد.برخي مردم ساده دل نيز ،كه فقط به دنبال جايي براي دخيل بستن هستند تا شايد اميدشان نااميد نگردد.
آخر چقدر بايد از سادگي اين مردم سوء استفاده كرد و به چه وسيله اي.بعد وقتي كه ميگويند از دين استفاده ابزاري ميشود همه آنچنان با اخم و تخم به آدم نگاه ميكنند كه گويي كفر گفته اي.
فهم و شعور برخي از مردم كجا رفته كه با ديدن چند تكه آهن كه بر آن نام ضريح نهاده اند،سر از پا نميشناسند و از آن حاجت ميخواهند.واقعا كاري به جز تاسف خوردن نميتوان انجام داد.اينها نه با فرهنگ سازي درست ميشود و نه با آگاه سازي.آنقدر برخي چيزها را برايمان مقدس كرده اند كه مطمئنا برخي كه اين مطالب را نيز ميخوانند لب به دندان گرفته و ميگوند نعوذ بالله،چه حرفها ميزند اين خدا نشناس.اما ديروز واقعا با ديدن اين صحنه ها تاسف خوردم.حالا برخي ميخواهند مردم را از ظلمي كه نسبت به آنها روا ميشود آگاه كنند.واقعا اين كار شدنيست؟قصد توهين ندارم اما حقيقتا بسياري از ما،افراد ساده لوحي هستيم و زود فريب ميخوريم.
قطعا می توان بر سر مرگ و زندگی شرط بست که هر کسی در این مملکت در کمتر از نیم ساعت به یک امامزاده دسترسی دارد و یا در آینده دسترسی پیدا خواهد کرد! امامزاده ها به نوعی نسل های دوم تا بی نهایت امام های شیعیان هستند! که در هر شهر و شهرستان و بخش و روستا می توان در بزرگترین و مجلل ترین بنای آن منطقه سراغی از آنها گرفت! امامزاده ها در ازای پولی که به صندوقشان واریز می شود و یا ملکی که وقفشان می شود نقش های متفاوتی ایفاء می کنند ، پزشک ، وکیل ، دلال محبت ، فالگیر ، زائو ، بارور کننده زنان نابارور ، بنگاه کاریابی و اشتغال زایی و… هر درخواستی نرخی دارد و این نرخ در هر امامزاده ای بنا بر اعتبار و سابقه و عظمت بارگاه متفاوت است.
تنها درآمد امامزاده ها ، نذورات و اموال موقوفه ای است که از طرف مردم به امامزاده هدیه می شود. در کنار همین امام زاده ها می توان مردمی را یافت که به حق به نان شب محتاجند .اما از خود سوال کرده اید درآمد های کلان این امامزاده ها که سر بر ده ها میلیارد تومان در سال می زند صرف چه اموری می شود؟! سازمانی به نام اوقاف وظیفه سازماندهی مالی این درآمد عظیم را دارد .عمده این درآمد صرف بازسازی ، نوسازی و توسعه همین امام زاده ها و بقیه صرف دستمزد متولیان آن می شود! آیا تاکنون عمل عام المنفعه ای و غیر اقتصادی از این بنگاه مالی عظیم که با ترویج خرافات بین مردم رونق دارد و به نوعی از خون مردم تغذیه می کند دیده اید؟!
آیا امامزاده ها ( با فرض حقیقی بودن آنها ) به بقعه و بارگاه و آستان محتاجند یا جوانان بیکار و در آستانه ازدواج به اندک جایی برای زندگی؟! آیا این نذورات و اموال وقف شده به امام زاده های خفته در خاک می رسد یا پدری که شرمنده خواسته های کوچک فرزندانش است؟! آیا واسطه شدن این امامزاده های متمول نزد خدا کارسازتر است یا دعای خیر مادر دل سوخته ای که خرج عمل دخترش را ندارد؟!
امامزاده ها آنقدر مقدس شده اند که جای خدا را تنگ کرده اند! خوی بت پرستی انسان ها شاید اینبار در مرده پرستی تجلی پیدا کرده است…مرده پرستانی که امامزاده ها را از خدا بیشتر می شناسند و یاد می کنند ، دخیل می شوند و حاجت طلب می کنند و شفا می گیرند و فارغ از خدای خویش اند! و شاید فراموش کرده اند که از این امامزاده های متمول دیگر استخوانی هم به جای نمانده ! مردمی که همه چیز خودشان را در گروی محبت امامزاده می بینند! و نمی دانند اگر واسطه ای برای خدا باشد در اشک شوق آن بنده محتاجیست که محبتی دیده باشد نه در بارگاه های پر زرق و برق امامزاده ها!
زیارت قبول
امامزاده سازي همراه با ساخت حديث جديد در قرن بيست و يكم
براي آيت الله خامنه اي
براي آيت الله خامنه اي
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر